جدول جو
جدول جو

معنی مرور کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مرور کردن
(شِ یَ تَ)
گذشتن. گذر کردن. عبور کردن.
- عبور و مرور کردن، رفت و آمد کردن. آمد و شد کردن.
، به اجمال نظر افکندن به چیزی یا خواندن کتابی را
لغت نامه دهخدا
مرور کردن
گذشتن عبور کردن، کتاب و رساله ای را سریعا مطالعه کردن
تصویری از مرور کردن
تصویر مرور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مرور کردن
گذشتن، سپری شدن، عبور کردن، یادآوری کردن، به خاطر آوردن، مطالعه اجمالی کردن، از نظرگذرانیدن، تکرار کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ اَ دَ)
غرور و تکبر نمودن. غرور داشتن:
دی به چمن برگذشت سرو سخنگوی من
تا نکند گل غرور رنگ من و بوی من.
سعدی (بدایع)
لغت نامه دهخدا
(نَ پَ تَ)
قتل سیاسی با اسلحه. و رجوع به ترور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مصور کردن
تصویر مصور کردن
نگارندن با نگاره آراستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورور کردن
تصویر ورور کردن
پرحرفی وراجی عر زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغرور کردن
تصویر مغرور کردن
فریب دادن، خود خواه کردن گول زدن فریفتن، متکبر کردن: (الا ای یوسف مصری، که کردت سلطنت - پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندی ک) (حافظ. 307)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرمر کردن
تصویر مرمر کردن
به مرمر افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
گرم کردن، گرم مزاج کردن: و آتش لعل او به دی نه شگفت گر مزاج هوا کند محرور. (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرور کردن
تصویر غرور کردن
تکبر داشتن نخوت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
قتل سیاسی با اسلحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرور کردتن
تصویر مرور کردتن
سرسری خواندن تند خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
لاغتيالٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
Assassinate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
assassiner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
לרצוח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
قتل کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
হত্যাকাণ্ড করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
kumuua
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
suikast yapmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
암살하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
暗殺する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
vermoorden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
हत्या करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
membunuh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
ลอบฆ่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
asesinar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
assassinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
刺杀
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
zamordować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
вбивати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
ermorden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
убивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
assassinar
دیکشنری فارسی به پرتغالی